جمله «شما فقط فکر میکنید که میدانید، اما واقعاً چیزی نمیدانید!»، چکیدهای از کتاب «توهم باهوشی» است. متأسفانه، باهوش بودن بهجای اینکه یک ویژگی واقعی باشد، در ذهن بسیاری از ما بهعنوان یک توهم حضور دارد. اتفاقاً دیوید مکرینی، نویسنده این کتاب هم دقیقاً چنینی اعتقادی دارد؛ به همین دلیل، تصمیم به نوشتن این کتاب پرفروش و محبوب گرفته است. در ادامه این مطلب، به معرفی جلد اول این کتاب، نویسنده و تأثیرات آن روی مخاطبان میپردازیم.

معرفی نویسنده کتاب توهم باهوشی یک
دیوید مکرینی (David McRaney) نویسنده، روزنامهنگار و محقق علوم رفتاری است. او بیشتر به خاطر سبک ساده و روانش در توضیح مسائل پیچیده روانشناسی و رفتار انسان شناخته میشود. مکرینی در سال 27 اکتبر 2011 تصمیم گرفت کتاب «You Are Not So Smart» یا «تو آنقدرها هم باهوش نیستی» را چاپ کند. البته این کتاب در فارسی با عنوان «توهم باهوشی» شناخته شده است و عنوان مثبتتری دارد. در مجموع، این کتاب خیلی زود به یکی از پرفروشهای حوزه روانشناسی تبدیل شد و توجه کتابدوستان را به خود جلب کرد.
بعد از موفقیت این کتاب، بعضی از مترجمان ایرانی تصمیم به ترجمه آن گرفتند. یکی از شاخصترین این افراد، دکتر میثم شکریساز است. او بهعنوان کارآفرین و مدرس توسعه فردی، کتاب توهم باهوشی را در سال 1400 به فارسی ترجمه کرد. به گفته دکتر شکریساز، هدف از ترجمه کتاب این است که مخاطبان ما هم آن را بخوانند و گرفتار توهم نشوند.
کتاب توهم باهوشی یک درباره چیست؟
جلد اول کتاب «توهم باهوشی» بیشتر درباره این است که ذهن انسان چطور او را گول میزند. طبق نوشتههای دیوید مکرینی در این جلد، اکثر چیزهایی که فکر میکنیم میدانیم، فقط تصورات ما هستند. او با مثالهای ساده و داستانهای واقعی توضیح میدهد که حافظه، تصمیمگیری و برداشتهای ما چقدر میتوانند اشتباه باشند. در واقع، این کتاب به ما یاد میدهد که مغزمان همیشه «حقیقت» را به ما نمیگوید.
در ادامه کتاب، نویسنده با بررسی مثالهای مختلف به ما کمک میکند که خطاهای ذهنی خود را بهتر بشناسیم. وقتی این اشتباهات را بشناسیم، تصمیمهای بهتری میگیریم و کمتر در دام توهم باهوشی میافتیم. این کتاب نه فقط برای علاقهمندان به روانشناسی، بلکه برای هر کسی که در جستوجوی خودشناسی است، پیشنهاد میشود. ادامه این کتاب را میتوانید در جلد دوم آن، با عنوان “توهم باهوشی دو” مطالعه کنید.
کتاب توهم باهوشی یک چه کمکی میتواند به خوانندگان خود بکند؟
با خواندن این کتاب متوجه میشوید که چرا بعضی اوقات اشتباه فکر میکنید و تصمیمات نادرستی میگیرید. این کتاب مثل یک آینه عمل میکند و خطاهای ذهنی شما را به شما نشان میدهد. در ادامه، چند تأثیر مهمی را که این کتاب روی افراد میگذارد، مرور میکنیم:
1- کمک به درک بهتر خطاهای ذهنی
یکی از بخشهای تأثیرگذار کتاب درباره «سوگیری تأییدی» است. مکرینی توضیح میدهد که ما دوست داریم فقط آن دسته از شواهدی را ببینیم که نظراتمان را تأیید میکنند. با درک این مفهوم، بیشتر به دنبال واقعیت میروید و دچار توهم باهوش بودن یا دانا بودن نمیشوید.
2- کمک به گرفتن تصمیمهای منطقیتر
در جایی از کتاب، نویسنده به تصمیمهای منطقی و غیراحساسی میپردازد. با کمک این بخش متوجه میشوید که احساسات تا چه حد میتوانند تصمیمهایتان را خراب کنند. کتاب به شما یاد میدهد که چگونه در حین تصمیمگیری، احساساتتان را بهتر مدیریت کنید.
3- کمک به داشتن روابط بهتر
کتاب، به چند مثال درباره دعواها و بحثهای بیمورد میان آدمها میپردازد که ریشه در توهم دانایی دارند. وقتی درک کنید که خودتان هم ممکن است اشتباه کنید، با دیگران مهربانتر و منطقیتر رفتار میکنید. این یعنی روابط سالمتری را میسازید و کمتر دچار سوءتفاهم میشوید.
4- کمک به مدیریت بهتر حافظه
در بخشهایی از کتاب، مکرینی نشان میدهد که حافظه ما چقدر ناقص است. او میگوید: «شما فقط فکر میکنید که گذشته را به یاد میآورید؛ در واقع، گذشته را هر بار دوباره میسازید». با درک این موضوع، حافظهتان را بهتر مدیریت میکنید و در نتیجه، کمتر درگیر اشتباهات ذهنی میشوید.
5- کمک به رشد شخصی و توسعه فردی
این کتاب عملاً یک راهنمای توسعه فردی است. وقتی یاد بگیرید که ذهنتان چطور شما را فریب میدهد، کنترل بیشتری روی زندگیتان پیدا میکنید. مکرینی بارها تأکید میکند که «شناخت خطاهای ذهنی، قدم اول رشد واقعی است».
6- کمک به شناسایی تعصبهای اجتماعی
یکی از موضوعات جالب کتاب درباره «اثر گلهای» است. دیوید مکرینی میگوید ما اغلب همان چیزی را باور میکنیم که جمع باور دارد؛ حتی اگر اشتباه باشد. با درک این موضوع، کمتر تحت تأثیر نظرات نادرست جمع قرار میگیرید. این یعنی استقلال فکری بیشتر و تصمیمهای آگاهانهتر.
7- کمک به افزایش خودآگاهی
در کتاب، نویسنده از «توهم دانایی» بهعنوان بزرگترین مانع رشد نام میبرد. طبق گفتههای نویسنده کتاب، وقتی فکر میکنیم که میدانیم، دیگر چیزی را یاد نمیگیریم! این جمله به ما یاد میدهد که همیشه با ذهنِ باز و فروتنی به سراغ یادگیری برویم. همچنین، میآموزیم که از دانستههای ناقص خود مطمئن نباشیم.
8- کمک به کاهش قضاوتهای سریع
مکرینی در بخشهای مختلف کتاب نشان میدهد که ذهن ما دوست دارد زود قضاوت کند. او توضیح میدهد که این قضاوتهای عجولانه ریشه بسیاری از اختلافها و تصمیمهای بد ما هستند. وقتی این موضوع را درک کنید، در برخورد با دیگران کمتر عجله میکنید.
9- کمک به بهتر شدن در حل مشکلات
در بخشهایی از کتاب، نویسنده مثالهایی از آزمایشهای روانشناسی میآورد. این مثالها نشان میدهند که ذهن ما چگونه گاهی در حل مسائل ساده هم گیر میکند. این آگاهی کمک میکند که در مواجهه با مشکلات، بیشتر بیندیشید و از چند زاویه مختلف به یک موضوع نگاه کنید.
10- کمک به شناخت بهتر دلایل عادتهای غلط
در یکی از فصلهای کتاب، مکرینی توضیح میدهد که بسیاری از عادتهای ما، به دلیل خطاهای ذهنی شکل میگیرند. طبق گفتههای او ذهن شما همیشه به دنبال میانبُر است؛ حتی اگر این میانبر اشتباه باشد. با کمک این درس مهم، دلیل بعضی از عادتهای بد خودتان را میفهمید و آنها را راحتتر تغییر میدهید.
ناگفته نماند که بررسی این موارد در کتاب توهم باهوشی، به لطف ترجمه روان و خواندنی دکتر شکریساز فراهم شد. پیشنهاد میکنیم که علاوه بر این کتاب، نگاهی به لیست کتابهای میثم شکریساز بیندازید و از سایر ترجمههای او لذت ببرید!
خرید کتاب توهم باهوشی یک
اگر دوست دارید خودتان را بهتر بشناسید و از دامهایِ پنهانی ذهن فرار کنید، این کتاب را در نظر داشته باشید. خوشبختانه، نسخه ترجمهشده این کتاب ارزشمند توسط دکتر میثم شکریساز در سایتهای معتبر وجود دارد. با خرید این کتاب، دیدگاه تازهای به خود و جهان پیرامونتان پیدا میکنید!