هوش رقابتی از نگاه دکتر میثم شکری ساز

از دید دکتر میثم شکری ساز هوش رقابتی و یا هوش شرکتی داده ‌های مربوط به رقبا، مشتریان و بازار ها را جمع آوری می کند تا برنامۀ بهتری را در مقایسه با دیگران برای کسب و کار شما ارائه دهد. هدف از Competitive Intelligence اتخاذ تصمیمات تجاری و ایجاد استراتژی هایی است که به شرکت کمک می کنند تا یک قدم جلوتر از رقبا پیش برود.

Corporate Intelligence (همان هوش و اطلاعات شرکتی) به ایجاد یک استراتژی شرکتی موفق برای به دست آوردن فرصت های تجاری جدید و غلبه بر موانع بازار که توسط رقبای تعیین شده است کمک می کند. شرکت ها می توانند مزیت های رقابتی را کشف و شناسایی کنند. در نتیجه هوش رقابتی در کسب و کار کمک می کند تا با تجزیه و تحلیل اطلاعات مربوط به رقبا هر گونه ضعف و یا خلأ در شرکت به راحتی شناسایی شود. با این حال، داده های ناقص موجب می شوند تا رقبا را دست بالا و یا دست کم بگیریم.

هوش رقابتی در کسب و کار

از دیدگاه دکتر میثم شکری ساز انواع هوش رقابتی در کسب و کار به فرآیندی از جمع آوری، تجزیه و تحلیل و استفاده از اطلاعات مرتبط با استراتژی رقیب البته به صورت اخلاقی و کارآمد اشاره دارد. در نتیجه شرکت ها دیدی کلی تر از تمام نهاد های داخل صنعت پیدا می کنند. این امر به آنها کمک می کند تا مزیت بیشتری نسبت به دیگران کسب کنند. علاوه بر این، شرکت ها از این فرآیند برای تحقیق در بازار ها در جهت پیش بینی و پاسخگویی به موانع تجاری استفاده می کنند. شرکت ها جدا از مشاهده رقبا در حقیقت مشتریان و بازار را برای سهولت عملیات خود مورد بررسی قرار می دهند.

بر باور دکتر میثم شکری ساز رویداد ها و موقعیت های پیش بینی نشده ممکن است عملیات کسب و کار رقیب را مختل کند. از این رو ممکن است بر توزیع کنندگان و ذینفعان مرتبط با کسب و کار نیز تأثیر بگذارند. با این اوصاف پس از جمع آوری دقیق اطلاعات از طریق Corporate Intelligence در مورد چنین رویداد هایی و تجزیه و تحلیل تأثیر آنها شرکت ها و کسب و کار های مختلف ممکن است با استفاده از آخرین فناوری و نوآوری از هوش جمعی برای پاسخگویی کارآمد استفاده کنند. از آنجایی که مشکل دنیای واقعی ممکن است بسته به عوامل متعدد متفاوت باشد، شرکت ها به جای چیز های متعارف اغلب از تفکر جانبی برای پاسخ به آنها استفاده می کنند. برای مثال می توان به شرکت هایی اشاره کرد که تحت تأثیر بودجه و یا سیاست های مرکزی قرار گرفته اند. آنها برای نیل به موفقیت ممکن است به داده هایی در مورد طرح ها و سیاست های دولت نیاز داشته باشند.

فرایند تحلیل رقابتی در کسب و کار چیست؟

فرآیند تحلیل رقابتی با جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده های رقیب، صنعت و مشتریان آغاز می شود. کسب و کار های کوچک و بزرگ به‌جای بررسی داده های موجود، از ابزار های مختلف هوش رقابتی در عملیات روزانه خود برای جمع‌آوری داده های متفاوت استفاده می کنند. شرکت ها می توانند از ابزار ها و منابع مختلف Competitive Intelligence برای این فرآیند بهره مند شوند. منابع مختلف عبارتند از کانال های رسانه های اجتماعی، وب سایت ها، گزارش های آماری، نظرسنجی ها، مقالات خبری، گزارش های تجزیه و تحلیل محصول و کنفرانس های صنعتی.

پس از جمع آوری تمام داده ها مرحله بعدی تجزیه و تحلیل آنها است. به اعتقاد دکتر میثم شکری ساز این مرحله شامل مطالعه استراتژی های رقبا و شناسایی نقاط ضعف آنها است. پس از تجزیه و تحلیل داده ها، شرکت ها می توانند یک گزارش هوش شرکتی تهیه کنند. این گزارش به توسعه استراتژی های شرکت کمک می کند.

انواع هوش رقابتی

در این بخش دربارۀ دو نوع اصلی هوش رقابتی در کسب و کار ها حرف خواهیم زد. این موارد عبارتند از:

هوش تاکتیکی: طبق صحبت های دکتر میثم شکری ساز این یک فرآیند کوتاه مدت است که راه حل هایی برای مسائل مختلف ارائه می دهد. هدف اصلی از این هوش شامل حل تاکتیک های روزانه یعنی همان مشکلات کسب و کار است. در غیر این صورت شرکت ها از آن برای افزایش درآمد و یا سود خود استفاده می کنند. علاوه بر این، شرکت ها از این هوش برای مقایسه محصولات و تجزیه و تحلیل تاکتیک های بازاریابی رقبا نیز بهره مند می شوند. به عنوان مثال خطوط هوایی به واسطۀ مقایسه نوسانات روزانه با رقبای خود اغلب از هوش تاکتیکی برای تعیین نرخ پرواز استفاده می کنند.

هوش استراتژیک: برخلاف هوش تاکتیکی، هوش استراتژیک به یک فرآیند بلند مدت اشاره می کند که بر فرصت ها و تهدید های آینده برای کسب و کار تمرکز دارد. هدف اصلی آن کمک به شرکت ها در پیش نویس سیاست های آینده است. علاوه بر این، چشم اندازی از آینده به شرکت ارائه می دهد. شرکت ها می توانند از این روش برای ایجاد استراتژی هایی برای شکل دادن به آینده سازمان استفاده کنند.

اهمیت انواع هوش رقابتی

هوش رقابتی در کسب و کارها اهمیت زیادی دارد. این هوش به شرکت ها اجازه می دهد تا دائماً از اشتباهات رقبا عبرت بگیرند و با آنها سازگار شوند. علاوه بر این، به پیش بینی حرکات احتمالی رقیب نیز کمک می کنند. به عنوان مثال، اگر محصول رقیب در هر کشوری شکست بخورد، دیگران با توجه به عوامل مشابه بسیار محتاط تر عمل خواهند کرد. علاوه بر این، هوش شرکتی در کسب و کار در مورد نقص های مختلف سیستم که در طول مسیر ایجاد می شود هشدار نیز می دهد. در نهایت، این شرکت همچنین در مورد علایق و ترجیحات مشتریان خود اطلاعات بیشتری را کسب می کنند.

تحلیل رقابتی به شرکت ها این امکان را می دهد که بر روند های بازار غالب به راحتی نظارت کنند. همچنین، این تحلیل به شناسایی هرگونه تهدید و یا فرصت های آتی کمک می کند. به همین ترتیب، شرکت ها می توانند برنامه ها و سیاست هایی را برای به حداکثر رساندن سود از طریق به حداقل رساندن هزینه های عملیاتی آماده کنند. در نهایت در نتیجۀ تلاش های خود می توانند مشتریان بیشتری را جذب کرده و رشد درآمد را افزایش دهند.

این مطلب ادامه دارد…