از دید دکتر میثم شکری ساز تفاوت احساس و منطق در علم روانشناسی دو نکته مهمی هستند که شناخت آنها میتواند به درک بهتر عملکرد افکار و روان انسان کمک کند. احساسات به عنوان تجربههای عاطفی شناخته شده است که در پاسخ به محیط و واقعیتهای خارجی ایجاد میشود. احساسات عموماً بر پایه سلیقه و تجربیات شخصی شکل میگیرند و از طریق واکنش به محیط بیرونی بروز پیدا میکنند. به عنوان مثال، احساسات مثبت مانند خوشحالی و شادی و یا احساسات منفی مانند اضطراب و ناراحتی از این دسته اند.
از سوی دیگر، منطق به عنوان فرایند فکری و تحلیلی شناخته شده است که بر پایه استدلال و روشهای منطقی برای بررسی و ارزیابی ادعاها و اقدامات استفاده میشود. منطق بیشتر بر مفاهیم عقلانی، ریاضی و علمی تمرکز دارد و به کمک آن انسان میتواند برای حل مسائل و تصمیمگیری بهینه، بهترین عملکرد را داشته باشد.
به گفته دکتر میثم شکری ساز از آنجایی که احساسات و منطق دو جنبه مختلف انسانیت هستند، درک و تعادل بین آنها اهمیت زیادی در زندگی روزمره دارد. تعادل بین احساسات و منطق میتواند به انسان کمک کند تا تصمیمگیریهای بهتری بگیرد و به رشد و پیشرفت شخصی خود دست یابد.
چند مورد تفاوت بین احساس و منطق وجود دارد
تفاوت احساس و منطق را میتوان از جنبههای مختلف مورد بررسی قرار داد که مهمترین آنها شامل موارد زیر است:
1. تفاوت احساس و منطق بر اساس ماهیت
با توجه به علم روانشناسی، اساسیترین تفاوت احساسات و منطق بر اساس ماهیت عبارتند از:
- ریشههای مغزی: احساسات از بخشهای عاطفی و لیمبیک مغز به وجود میآیند. این بخشهای مغز بیشتر به پردازش اطلاعات هیجانی و تجربی میپردازند. از سوی دیگر، فرایند ذهنی منطق، بیشتر به پردازش اطلاعات در بخشهای منطقی و تحلیلی مغز، مانند قشر مغزی، مرتبط است.
- پردازش اطلاعات: در زمان استفاده از احساسات، اطلاعات به صورت ناخودآگاه و سریع پردازش میشوند. این بدان معناست که احساسات بر اساس تجربیات گذشته و نیازهای فوری شخص شکل میگیرند. از طرف دیگر، در زمان به کارگیری منطق، اطلاعات به صورت مدرکمحور و منطقی، با در نظر گرفتن روشهای استدلال و قواعد منطقی پردازش میشوند.
- تأثیر بر رفتار: احساسات توانایی بیشتری در تحریک و تغییر رفتار فرد دارند. به عنوان مثال، احساس ترس ممکن است فرد را به دوری و فرار از موقعیت خطرناک هدایت کند. از سوی دیگر، منطق اطلاعات را با در نظر گرفتن فعل و انفعالهای مختلف تجزیه و تحلیل میکند و تاثیر آن بر رفتار فرد بستگی به استدلال و عقلی بودن تصمیمات دارد.
طبق صحبت های دکتر میثم شکری ساز، میتوان نتیجه گرفت که آگاهی از تفاوت احساس و منطق دو ابزار مهم در پردازش اطلاعات و تصمیمگیری انسان هستند. که هر کدام وظایف خاص خود را برعهده دارند و در تعاملات انسانی نقش مهمی ایفا میکنند.
2. تفاوت احساس و منطق بر اساس مبنای بروز
با توجه به علم روانشناسی، تفاوت فکر و احساس بر اساس مبنای بروز آنها به شرح زیر است:
- مبنای بروز احساسات: احساسات از تجربیات و واکنشهای عاطفی فرد نسبت به وقایع، موقعیتها یا افراد به وجود میآیند. واکنشهای احساسی بیشتر بر پایه تجربیات گذشته، ارزشها، اعتقادات و نیازهای عاطفی فرد شکل میگیرند. به طور معمول، احساسات به صورت ناخودآگاه، سریع و بدون استدلال ذهنی ایجاد میشوند.
- مبنای بروز منطق: منطق بر پایه استدلال، تحلیل و اندیشه منطقی بروز میکند. افراد با استفاده از منطق سعی در یافتن روابط موجه و صحیح بین اطلاعات را به منظور رسیدن به استنباطهای درست و تصمیمات منطقی دارند.
در نتیجه، احساسات از تجربیات و وقایع پیشین ناشی میشوند، در حالی که قدرت تفکر بر پایه استدلال و تحلیل منطقی شکل میگیرد. این تفاوت در مبنای بروز احساس و منطق، نوع و طبیعت تفاوتهای آنها را در فرآیند تصمیمگیری و پردازش اطلاعات انسان تا حد زیادی مشخص میکند.
3. تفاوت احساس و منطق از نظر انعکاس در تصمیم گیری
از منظر علم روانشناسی، تفاوت فکر و احساس در تصمیمگیری به شرح زیر است:
- تصمیمگیری بر اساس احساسات: احساسات اغلب تصمیمگیری را به صورت سریع و ناخودآگاه تحت تأثیر قرار میدهند. افراد ممکن است تصمیمات خود را بر اساس حسها و استنباطهای عاطفی بگیرند، حتی اگر این تصمیمات با استدلال منطقی سازگار نباشند. به طور مثال، اگر یک فرد به کسی علاقهمند شود، احساس عاطفی ممکن است او را به انتخاب تصمیمات عجولانه نسبت آن فرد هدایت کند، حتی اگر بر اساس منطق، این تصمیم بهترین گزینه نباشد.
- تصمیمگیری بر اساس منطق: در برخی موارد، افراد تصمیمگیری خود را بر اساس استدلالها، فهم منطقی، تفکر عمیق و تحلیل دقیق اطلاعات میگیرند. منطق میتواند فرد را در انتخابهای معقول و اندیشمندانه هدایت کند. به عنوان مثال، در موقعیتهایی که احتیاج به تحلیل دقیق و فکر کردن وجود دارد، افراد تمایل دارند تصمیمات خود را بر اساس منطق و استدلالهای قویتر بگیرند.
بنابراین، از این دیدگاه، تعادل بین منطق و احساس برای تصمیمگیری ضروری است، زیرا هر کدام از این موارد دو رویکرد مختلف برای تصمیمگیری ارائه میدهند. که در این فرایند مکمل همدیگر در نظر گرفته میشوند.
4. تفاوت احساس و منطق از نظر تاثیر بر روی رفتار
تفاوت احساس و منطق باعث ایجاد رفتارهایی متنوع و متغیر در زمان مواجهه با شرایط و موقعیتهای مختلف میشود که در ادامه به بررسی آن پرداختهایم:
- تاثیر احساسات بر رفتار: احساسات به عنوان محرکهای قوی بر رفتار انسان تاثیرگذار هستند. طبق صحبت های دکتر میثم شکری ساز احساسات میتوانند روحیه، انگیزه و انرژی افراد را تحت تأثیر قرار داده و رفتارهای آنها را شکل دهند. به عنوان مثال، اگر یک نفر احساس بیاعتمادی و استرس داشته باشد، این احساسات ممکن است باعث شدید شدن رفتارهای فرار یا انزوایی در او شود.
- تاثیر منطق بر رفتار: منطق و استدلال منطقی میتواند رفتارهای فرد را به سمت تصمیمات مقعولتر و بر پایه دلایل و اطلاعات قابل اعتماد هدایت کند. انسانهایی که به خوبی از منطق استفاده میکنند، اغلب تمایل دارند تصمیمات خود را بر اساس حقایق و دلایل ارزیابی کنند و رفتارهای کارآمدتر و مناسبتری را انجام دهند.
5. تفاوت احساس و منطق از نظر دیدگاه علمی و پزشکی
از دیدگاه علمی و پزشکی، تفاوت فکر و احساس بر اساس تعارف زیر مشخص میشود:
- احساسات: احساسات نقش مهمی در تجربه فردی ایفا میکنند و ریشه در کودکی، سختیها، چالشها و تمام رویدادهایی که فرد در طول زندگی تجربه کرده است، دارند. احساسات اصلی شامل عشق، خوف، خشم، انگیزه، شادی و غم هستند و به عنوان راهنمایی برای ابراز واکنشهای انسانی و ارتباط فردی و اجتماعی عمل میکنند. احساسات ممکن است در تصمیمگیریها و رفتارهای انسان تأثیر قابل توجهی داشته باشند و به هویت و فردیت هر انسانی شکل ویژهای بدهند.
- منطق: منطق قدرتی متفکرانه و عقلانی است که انسانها برای اندیشیدن، استدلال و حل مسائل از آن استفاده میکنند. از دید دکتر میثم شکری ساز منطق معمولاً در تحلیل دقیق موضوعات، ارزیابی دلایل و اثبات نتایج و تصمیمات کارآمد، کمک کننده است. انسانها با استفاده از منطق قادر به تصمیمگیری بر اساس حقایق، اطلاعات و دلایل معقول هستند که میتوانند به ارزشهای انسانی و اهداف شخصی و اجتماعی آنها مرتبط باشند.
این مطلب ادامه دارد…